📝 محمدهادی زاهدی
📖 ۱۲۰ صفحه
📇 انتشارات به‌نشر

📌 حضرت غسل عید کردند، عمامه‌ سفیدی بر سر گذاشتند... عصایی به دست گرفتند و از خانه بیرون آمدند، پا را که در کوچه گذاشتند؛ چهار تکبیر گفتند: «الله اکبر، الله اکبر، الله اکبر، الله اکبر عَلَی مَا هَدانا...»
صدا‌ها در آسمان رها شد، مرو لرزید، پاهای آقا برهنه بود، رجال و لشکریان از بالای اسب‌ها پایین پریدند، کفش‌ها از پاها می‌گریختند؛ الله اکبر... #مأمون لرزید، وزیر خم شد و در گوش مأمون گفت: «اگر علی‌بن‌موسی به مصلا برسد، کار ما تمام است!»
قاصد مأمون، خود را به #امام_رضا ‌‌‌‌‌‌علیه‌السلام رساند و گفت: «مأمون می‌گوید برگردید!»
مصلی در حسرت نمازی از جنس نماز رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌‌وآله‌وسلم مانده بود...

➕ یک‌صد قصه و نکته از زندگانی #امام_رضا علیه‌السلام به همراه دسته‌بندی خوب و مناسب را در کتاب یک قمقمه دریا بخوانید. البته همانطور که در نام کتاب آمده است این صد داستان به اندازه یک قمقمه و شاید بهتر باشد بگیم یک قطره از دریای وجودی این امام بزرگوار است. این کتاب در قالب ۲۰ بخش مثل «ولادت»، «خانواده»، «ولایت‌عهدی»، «مناظرات»، «عالم آل محمد(ص)»، «جود و بخشندگی»، «شهادت»، «زیارت آفتاب»، «سفارش‌ها» و ... قصه‎ها و نکته‌هایی دیگر از زندگانی ایشان جمع‌‌آوری شده است.

 

📗 خرید #نسخه_الکترونیکی از #طاقچه در اینجا

📗 مطالعه رایگان #نسخه_الکترونیکی از #بازار_کتاب_قائمیه در اینجا