📖 ۲۴۸ صفحه
📝 زهرا کاردانی
🖨 انتشارات  سوره مهر

 

📌 در این کتاب با یک مستند نگاری بدون روتوش از فاجعه‌ای روبرو می‌شویم که اگر چه بعضی ابعادش بعد از ۵ سال هنوز باورکردنی نیست، ولی چه بخواهیم و چه نخواهیم رخ داده است. خیابان ۲۰۴ روایت امانت‌دارانه و صادقانه زهرا کاردانی از فاجعه منا است... این روایت‌ها در چهار بخش تقسیم شده‌اند. از شاهدان عینی ماجرا بگیرید تا خانواده شهدا و گروهی که با نام گروه  تفحص حالا شناخته می‌شود. گروه تفحص همان تیمی است که به قول خودشان با دو تا دستکش و یک ماسک ابدان مطهر ۴۰۰ شهید این فاجعه را از بین پنج هزار حاجی به شهادت رسیده شناسایی کردند. نویسنده بدون بهره‌جویی از واژه‌ها خواننده را با واقعیت‌هایی روبرو می‌کند که گاه هیچ وقت در هیچ خبری منتشر نشدند. در میان اکثر این روایت‌ها تغییر رفتار سعودی‌ها قبل و بعد از هشدار رهبر انقلاب واضح و غیر قابل انکار است، آنجا که فرمودند: «دولت عربستان در انتقال ابدان مطهر جان‌باختگان به وظایف خود عمل نمی‌کند و جمهوری اسلامی ایران نیز تاکنون با خویشتن‌داری و ادب اسلامی، حرمت برادری را در دنیای اسلام نگه‌داشته‌است، اما این را بدانند در صورت عکس‌العمل، عکس‌العمل ایران اسلامی خشن و سخت خواهد بود.» ۷ مهر ۹۴

➕ برشی از متن کتاب:
من شانه چپ خیابان ایستاده بودم اما وقتی جمعیتی که از روبه‌رو می‌آمد را دیدم، کم‌کم خودم را به طرف شانه راست کشاندم. هفت هشت دقیقه همان‌طور بی‌حرکت ایستاده بودیم. هوا بیش از حد گرم بود. انگار که توی یک فضای بسته، مثل یک بادکنک بزرگ قرار بگیری... به این‌ها شرجی بودن را هم اضافه کنید. نفسم بیرون نمی‌آمد. حوله احرامم را بالای سرم تکان می‌دادم. هوا کمی جابه‌جامی‌شد و می‌توانستم نفسی بگیرم و لحظه بعد دوباره همان حال احساس خفگی می‌کردم. حوله را که تکان می‌دادی کمی کنار می‌رفت و اکسیژن می‌آمد...

📗 خرید نسخه‌ فیزیکی از پاتوق کتاب فردا در اینجا